بخون قشنگه

در مرام ما رفیقان نیست رسم حذف دوست،هرکه به ادد لیستمان آمد پروفایل تقدیم به اوست

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
نظر سنجی
دیگر موارد
آمار وب سایت

آتش و آب و آبرو با هم.
هر سه گشتند. در سفر. همراه.

عهد کردند. هر يکى گم شد.
با نشانى ز خود. شود پيدا.

گفت آتش. به هر کجا دود است.
ميتوان يافتن. مرا آنجا.

آب گفتا. نشان من پيداست.
هر کجا باغ هست و سبزه بيا.

آبرو رفت و گوشه اى بگرفت.
گريه سر داد. گريه اى جانکاه.

آتش آن حال ديد و حيران شد.
آب. در لرزه شد. ز سر تا پا.

گفتش آتش. که گريه ى تو ز چيست ؟
آب گفتا. بگو نشانه چو ما

آبرو لحظه اى به خويش آمد
ديدگان پاک کرد و کرد نگاه

گفت. محکم مرا نگه داريد
گر شوم گُم نميشوم پيدا
«رهی معیری»





:: موضوعات مرتبط: دیوان اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 333
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : sepehr
ت : شنبه 10 / 6 / 1394
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبلیغات
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی